ابراهیم گلستان و اخلاق گفت وگو» ( بخش پایانی)
اثری از:ابراهیم گلستان احمد افرادی
احمد افرادی
جلال آل احمد: چشم و گوش گلستان دریچه هایی بود، به درون خود باز.نه به دنیای خارج. آنقدر مرکز عالم بود که تصورش را نمی شود کرد.من هیچکس را آنقدر اشرف مخلوقات ندیدم…»
————————————————————————————-
در پانویس بخش پیشین مقاله ، سطری چند از داوری خانم لیلی گلستان را ، در ربط با منش و خلق و خوی آقای ابراهیم گلستان و رفتارش با دیگران باز نویسی کرده ام.[1]
در اینجا، شواهدی پیش رو قرارمی دهم، تا برخی وجوه آن داوری ملموس تر شود.
آقای پرویز جاهد، برای پیشبُرد پایان نامه ، یا رساله ی دکتری خود [ تاریخ تحلیلی ریشه های موج نو در سینمای ایران»] تصمیم می گیرد یا مم می شود، با آقای گلستان گفت و گو کند، اما موافقت گلستان برای مصاحبه به سادگی دست نمی دهد؛ گفت و گو( پس از موافقت گلستان ) نیز، عموماً، بدون تِنِش پیش نمی رود.
بهتراست ماوقع را، به روایت آقای پرویز جاهد پی گیریم:
از قبل می دانستم که انجام گفت و گو با گلستان کار ساده ای نیست.حرف های زیادی در باره ی خصوصیات اخلاقی و شخصیت ویژه ی اوخوانده ، یا از اطرافیان سینمایی و غیر سینمایی وی شنیده بودم.می گفتند بد اخلاق است و حوصله ی کسی را ندارد و تن به گفت و گو نمی دهد. به من توصیه می کردند که بیخود سراغش نرو و وقتت را تلف نکن که نتیجه نمی گیری.» [2]
نمایشگاه بینالمللی کتاب استانبول افتتاح شد. ایبنا
گفتگوی ایسنا با یکی از نوادگان بیبی مریم؛ بانوی سردار. ایسنا
گلستان ,نمی ,گو ,، ,ی ,ابراهیم ,و گو ,گفت و ,موافقت گلستان ,، یا ,بخش پایانی
درباره این سایت